آرایه ایهام

این مطالب در مورد آرایه ایهام به صورت کامل در دوره آرایه های ادبی آموزش داده شده است. برای ورود به صفحه دوره آرایه های ادبی به لینک زیر مراجعه کنید:

ورود به صفحه دوره آرایه های ادبی

ایهام، مصدر باب اِفعال از «وَهم» به معنی به گمان انداختن و به معنی پوشیدن و پنهان کردن است.

به ارایه ایهام، تَخییل و توهیم هم گفته شده و بدین طریق است که شاعر و نویسنده در نظم و نثر، واژه ­ای بیاورد که دارای دو معنی باشد؛ یکی معنی نزدیک به ذهن شنونده و دیگری معنی دور و شنونده در آغاز به معنی نزدیک توجه کند، سپس به معنی دور آن پی ببرد. لفظی که به صورت ایهام به کار می­ رود، باید طوری باشد که به هر دو معنیِ نزدیک و دور آن، قابل توجیه باشد؛ ولی معنی هنری یا دور آن، که مورد نظر گوینده است، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

در بیت زیر آرایه ایهام وجود دارد به این صورت که کلمۀ «گور» دو معنی دارد، یکی نزدیک که همان گورخر باشد و دیگری قبر یا آرامگاه که معنی دور این واژه است:

کمند صید بهرامی بیفکن جام مِی بردار

که من پیمودم این صحرا، نه بهرام است و نه گورش

در مصراع دوم بیت زیر، واژۀ «عهد» دارای آرایه ایهام است و دو معنی را به یاد می ­آورد؛ یکی­«عهد و پیمان» که در این صورت، معنی جمله، می­شود: در این عهد و پیمان ما وفای به عهد وجود ندارد؛ معنی دیگر، «دوره و زمان» است که اگر این معنی را در نظر بگیریم، معنی جمله، چنین است: در این روزگار وفا وجود ندارد.

دی می­شد و گفتم صنما عهد به جای آر

گفتا غلطی خواجه، در این عهد وفا نیست

در مصراع دوم بیت زیر، «پیر» و «جوان» هر دو ایهام دارند، چراکه هم به صورت صفت خوانده می­ شوند و هم به صورت مُضافٌ اِلَیه:

جوانا، سر مپیچ از رأی پیران

که رأی پیر از بخت جوان به

واژۀ «دوش» در مصراع دوم بیت زیر، ایهام دارد؛ یکی در معنی دیشب (یا دیروز) و دیگری به معنی کتف و سرشانه است:

آن آب که دوش تا سحر بود

امشب بگذشت خواهد از دوش

واژۀ «بوی» در مصراع اول بیت زیر، ایهام دارد؛ یکی در معنی بو (بوی خوش) و دیگری به معنی امید و آرزوی است:

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

گفتا: اگر بدانی هم اوت رهبر آید

انواع ایهام:
الف)ایهام تناسب

ایهام تناسب عموماً با درگیر ساختن ذهن خواننده بر سر انتخاب یک معنی از میان چند معنی لغت، لذّت ادبی ایجاد می‌کند. تفاوت ایهام ساده با ایهام تناسب آن است که در ایهام، هر دو معنی پذیرفتنی است اما در ایهام تناسب، تنها یک معنی به کار می‌آید و معنی دوم با واژه یا واژه‌های دیگر یک تناسب (مراعات نظیر) ایجاد می‌کند. بیشترین ایهام تناسب در ادبیات فارسی در اشعار حافظ و سعدی است؛ مانند:

چنان سایه گسترد بر عالمی          که زالی نیندیشد از رستمی

در بیت بالا منظور سعدی از «زال» نه پدر رستم بلکه «پیرزن سفیدموی» است اما با «رستم» ایهام تناسب ساخته‌است.

بی مهر رخت روز مرا نور نمانده            وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده

در این بیت حافظ با زیبایی هرچه تمام‌تر واژه مهر را آورده تا مهر در معنای خورشید و آفتاب با روز که در ادامه مصرع آمده تناسب ایجاد کند.

رابطه بین «هوا» و «باد» در این بیت:

در چمن بادبهاری ز کنار گل و سرو      به هواداری آن عارض و قامت برخاست

که «هوا» در این بیت به معنی میل است نه به معنی هوایی که با باد تناسب دارد.

و یا به کار بردن هنرمندانه واژه «پروانه» در ابیات زیر توسط حافظ:

در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست         ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع

شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان          ورنه پروانه ندارد به سخن پروایی

همان‌طور که مشخص شده است، در بیت نخست معنای اصلی هماهنگ با بیت واژه پروانه، «اجازه» است، ولی وجود شمع در انتهای بیت باعث ایجاد تناسبی خارج از فضای بیت با پروانه شده‌است. در بیت دوم نیز پروانه در مفهوم معمول و متداول خود به کار رفته است ولی تناسب میان پروا به معنی میل و اشتیاق با پروانه در معنای اجازه و امکان و همچنین هم ریشه بودن این دو واژه باعث پدید آمدن ایهام تناسبی کم‌نظیر در ادبیات فارسی شده‌است.

امشب صدای تیشه از بیستون نیامد          شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد

در این بیت شیرین به معنای معشوقه ی فرهاد با کلمات فرهاد، بیستون و تیشه تناسب معنایی یا مراعات نظیر برقرار کرده است؛ اما تنها معنای نزدیک شیرین به معنی مزه قابل قبول است.

ب)ایهام تداعی

در این نوع ایهام شاعر با آوردن لغاتی که دارای چند تلفظ یا چند املا هستند، سعی در برقراری تناسب با سایر لغات و مفاهیم موجود در بیت را دارد. برای مثال در این بیت از حافظ:

خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن         فکر دور است، همانا که خطا می بینم

واژه «خطا» در ظاهر به معنای اشتباه است ولی اگر به سایر مفردات بیت توجه داشته باشیم درخواهیم یافت که نافه‌گشایی و خطا (ختا و ختن) به سبب داشتم، ذهنمان به سوی تناسب ختا و ختن و آهوان معروف آن ناحیه در چین و نافه‌گشایی آن‌ها می‌رود و آرایه ایهام تناسب به‌وجود می‌آید ولی چون املای لغت ختا را در بیت نمی‌یابیم، آرایه ایهام تداعی در مورد خطا و نافه‌گشایی پدید می‌آید.

ج)ایهام تضاد

ایهام تضاد آن است که شاعر دو کلمه را در بیت طوری به کار برد که خواننده در بدایت امر تصور کند میان آن‌ها تضاد وجود دارد ولی درپس معنا و مفهوم مدنظر شاعر برخلاف تصور اولیه خواننده، نوعی تناسب و هم‌معنایی به سبب معانی متفاوت یک واژه پدید آید. برای نمونه، به این بیت حافظ توجه کنید:

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است          چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

در نظر اوّل تضاد میان آشنا و غریب و همین‌طور خویش (خویشاوندان) و غریب را درمی‌یابیم ولی هنگامی که درصدد یافتن معنا و مفهوم کل بیت برمی‌آییم متوجه می‌شویم که غرض اصلی حافظ از آوردن واژه «غریب» دیگر معنای آن یعنی شگفت‌انگیز بودن و مایه تعجب شدن کاری است که با زیبایی هرچه تمام‌تر خواننده را ابتدا در دام معنای غریبه و بیگانه قرار می‌دهد ولی در ادامه و انتهای بیت معنای مدنظر او هویدا می‌شود.

باید توجه داشت که شاعر برای ایجاد این آرایه، دامنه محدودی از لغات را داراست؛ به بیان دیگر از هر لغتی نمی‌توان آرایه ایهام ساخت. پس برای تسلط به این آرایه و توانایی تشخیص آن در ابیات باید در برخی لغات، تمامی معانی و ابعادشان را در آن واحد به خاطر داشت و از آن بهره جست. در مجموع تسلط بر انواع ایهام‌ها به دریافتن معنا و مفهوم ادبیات کلاسیک پارسی کمک شایانی می‌کند و شرط لازم برای تسلط یافتن بر انواع ایهام‌ها، دانستن معانی مختلف واژه‌ها در عین داشتن حضور ذهن قوی و قدرت استدلال و تشخیص کافی است که این مهم جز با تمرین و ممارست کردن در اشعار و غزلیات بزرگانی چون حافظ و سعدی پدید نمی‌آید.

در این جا با کلمات پرتکرار ایهام دار آشنا خواهیم شد:

آهو:

۱.غزال

۲.عیب

آیت:

۱.نشانه

۲.آیه ای از قرآن

▫️اسب:

۱.اسب

۲.مهره ای در سطرنج

▫️افتاده:

۱.زمین افتاده

۲.متواضع و فروتن

▫️بادیه پیما:

۱.صحرانورد

۲.شراب نوش

▫️بار:

۱.مرتبه

۲.محموله

۳.اجازه حضور یافتن

▫️باز:

۱.پرنده شکاری

۲.دوباره

۳.گشاده

▫️بازی
۱‌.مشغله و سرگرمی
۲.مانند (پرنده شکاری باز) رفتار کردن

▫️برآمدن:

۱.طلوع کردن

۲.ممکن شدن

▫️بو(واژه بسیار مهم)

۱.رایحه،شمیم

۲.آرزو،امید

▫️بوستان:

۱.اثری از سعدی شیرازی

۲.باغ

▫️پر و بال نو دادن:

۱.پر و بال تازه دادن

۲.بار دیگر پروراندن

▫️پرده

۱.پرده موسیقی

۲.پوشش،حجاب،مانع

۳.راز

▫️پروانه:

۱.اجازه

۲.نوعی حشره

▫️پست:

۱.پایین،کم ارتفاع

۲.ذلیل و فرومایه

▫️پیاده:

۱.متضاد سواره

۲.مهره ی سرباز شطرنج

▫️فیل:

۱.فیل(حیوان)

۲.مهره فیل شطرنج

▫️تار
۱.تاریک
۲.هر رشته مو

۳.ابزار موسیقی

▫️تفسیر:

۱.شرح و بیان

۲.یک اطلاح قرآنی(تفسیر قرآن)

▫️تنگ

۱.متضاد فراخ

۲.یک بنگه از بار

▫️چپ

۱.سمت چپ

۲.دوربین،کژبین

▫️چنگ:

۱.از ابزار موسیقی

۲.سرپنجه(دست)

▫️چین:

۱.پیچ و تاب و شکن

۲.نام کشوری در آسیای شرقی

▫️حد:

۱.مجازات شرعی

۲.اندازه

۳.شراب

۴.شلاق و تازیانه

▫️حدیقه

۱.اثری از سنایی

۲.باغ

▫️رخ:

۱.صورت و روی

۲.مهره(قلعه) در شطرنج

▫️راح:

۱.شادمانی

۲.شراب

▫️روان:
۱.جاری
۲.روح و روان

▫️رود:

۱.رودخانه

۲.از ابزار موسیقی

▫️روی:

۱.متضاد زیر

۲.چهره

۳.نوعی فلز

۴.امکان

▫️زال
۱.پیرزن
۲.نام پدر رستم

۳.شحص سرخ روی سپید موی

▫️سو:

۱.سمت و جهت

۲.نور،روشنایی

▫️سرگرم:

۱.مشغول بودن

۲.از مستی،گرم و پر نشاط بودن

▫️شانه:

۱.کتف

۲.ابزار آراستن مو

▫️شکر:

۱.ماده شیرین خوراکی

۲.معشوقه خسرو پرویز(هووی شیرین خانم)

▫️شمس:

۱.خورشید

۲.شمس تبریزی(مولانا،قونیه،سلطان ولد)

▫️شور:

۱.هیجان و هیاهو

۲.نوعی مزه

۳.دستگاهی در موسیقی

▫️شهریار:

۱.پادشاه

۲.تخلص محمدحسین بهجت تبریزی

▫️شیرین:

۱.معشوقه خسرو و فرهاد

۲.نوعی مزه

▫️عهد:

۱.روزگار،دوران

۲.پیمان

▫️عود

۱.نوعی ابزار موسیقی

۲.چوب سوختنی خوش بو

▫️عین:

۱.چشمه

۲.چشم

۳.ادات تشبیه

▫️قابل:
۱.قبول کننده،پذیرنده
۲.لایق،سزاوار

▫️قربان:

۱.فدا شدن

۳.تیردان

▫️قلب:

۱.تقلبی

۲.میانه لشکر

۳.عضو مرکزی دستگاه گردش خون

▫️قلم:

۱.شکسته(قلم شده)

۲.ابزار نوشتن

▫️کنار:
۱.آغوش
۲.ساحل

۳.جَنب

▫️گلستان:

۱.اثری از سعدی شیرازی

۲.گلزار

▫️گور:

۱.قبر

۲.گورخر

▫️لاله:

۱.نام گل

۲.نوعی چراغ

▫️حلاج:

۱.پنبه زن

۲.شهرت حسین بن منصور(انا الحق،دار)

▫️خسرو:

۱.پادشاه

۲.خسرو پرویز(مرتبط با شیرین،شکر و فرهاد)

▫️خلیل:

۱.لقب حضرت ابراهیم(ع)

۲.دوست

▫️خویش:

۱.خود

۲.وابستگان

▫️دارا:

۱.داریوش پادشاه ایرانی

۲.ثروتمند

▫️درگرفتن:

۱.سوزاندن

۲.اثر کردن

▫️دستان:
۱.لقب زال،پدر رستم
۲.دست ها

▫️دل سیه:

۱.سنگ دل،بی رحم

۲.انچه درونش سیاه رنگ است

▫️دور از تو:
۱.در هجر و نبود تو
۲.از تو دور باشد

▫️دور اندیش:

۱.عاقبت اندیش،آینده نگر

۲.کسی که به دوری و جدایی فکر می کند

▫️دورباش:

۱.نوعی نیزه برای دور کردن مردم از پادشاه

۲.فعل امر به معنی(کنار برو)

▫️دوش:

۱.دیشب

۲.کتف

▫️دیوان:

۱.دفتر شعر

۲.دیو ها،شیاطین

▫️راست:

۱.سمت راست

۲.درست

▫️به:

۱.مخفف بهتر

۲.میوه بِه

▫️نهاد:

۱.سرشت

۲.فعل ماضی به معنای (قرار دادن)

▫️لب

۱.عضوی در صورت

۲.لبه و کناره

▫️مالک دینار:

۱.نام شخصیتی تاریخی

۲.صاحب ثروت

▫️ماه

۱.قمر

۲.ماه سی روزه

▫️مخفی:

۱.پنهان

۲.تخلص شعری(زیب النساء)

▫️مدام:

۱.همواره،همیشه

۲.شراب

▫️مردم:

۱.مردمک چشم

۲.شراب

▫️مردم دار:

۱.اهل معاشرت

۲.دارای مردمک

▫️مشتری:

۱.خواهان و خریدار

۲.نام سیاره ای در منظومه شمسی

▫️مهر:
۱.محبت
۲.خورشید

▫️مهر و وفا:

۱.محبت و وفاداری

۲.نام شخصیت های افسانه ای تاریخی

▫️نای:

۱.نی

۲.نام قلعه و زندانی که مسعود سعد در آن زندانی بود

▫️نطع:
۱.سفره
۲.صفحه شطرنج

▫️نگران:

۱.نگرنده،نگاه کننده

۲.دلواپس،مضطرب

▫️هوا:

۱.جو

۲.میل و آرزو

۳.عشق و هوس

▫️صبر:

۱.شکیبایی

۲.نام گیاهی که میوه بسیار تلخ دارد

💠عزیز:

۱.محبوب

۲.عزیز مصر(مرتبط با یوسف،برادران،چاه و…)

💠نخوانی:

۱.دعوت نکنی

۲.صدا نکنی

💠خراب:

۱.ویران

۲.مست

💠دام:

۱.تله

۲.حیوانات اهلی

💠رشته:

۱.نوعی بیماری

۲.نخ

💠عشاق:
۱.دستگاه موسیقی
۲.عاشقان

💠نوا:

۱.دستگاه موسیقی

۲.صدا

💠گوشمال:

۱.کوک کردن ساز

۲.تنبیه

💠صائب:

۱.نام شاعر

۲.درست و صحیح

💠تیر

۱.پیکان

۲.نام دیگر عطارد

مسائل:
در کدام بیت، آرایۀ «ایهام» به کار نرفته است؟

به راستی که نه هم‌بازی تو بودم من  /  تو شوخ دیده مگس (=مگس بی‌شرم) بین که می‌کند بازی

کرده‌ام خاک در میکده را بستر خویش  /  می‌گذارم چو سبو دست به زیر سر خویش

برو طواف دلی کن که کعبۀ مخفی است  /  که آن خلیل بنا کرد و این خدا خود ساخت

در راه تو حافظ چو قلم کرد ز سر پای  /  چون نامه چرا یک دمش از لطف نخوانی

پاسخ : جواب گزینه 2 است.

تشریح گزینه‌های دیگر:

گزینۀ «1»: «بازی» در معنای بازی کردن و باز (پرندۀ شکاری.)

گزینۀ «3»: «مخفی» در معنای پنهان و نیز تخلص شاعر.

گزینۀ «4»: «نخوانی» در معنای خواندن نامه و نیز صدا کردن و خواستن.

کدام گزینه دارای «ایهام» است؟

مستیم مدام در خرابات / رندانه حریف اولیا ما

به آبروی قناعت قسم، که روی نیاز / به خاک پای فرومایگان نسودم من

چون مست می‌شوید ز شرب مدام دوست / مستی بنده هم به دعا آرزو کنید

نمی‌دانم زیان و سود خود را، این قدر دانم / که سود من زیان است و زیانم سود می‌گردد

پاسخ: گزینه 3 درست است.

مدام: شراب – دائم

در گزینۀ ۱ واژه «مدام» تنها به معنای «دائم» است و ایهام تناسب دارد.

در کدام بیت، آرایۀ «ایهام تناسب» به کار نرفته است؟

هنر بیار و زبان‌آوری مکن سعدی  /  چه حاجت است که گوید شکر که شیرینم

مدامم مست می‌دارد نسیم جعد گیسویت  /  خرابم می‌کند هر دم فریب چشم جادویت

 زهره‌سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت  /  کس ندارد ذوق مستی می‌گساران را چه شد

چشم چپ خویشتن برآرم  /  تا روی نبیندت به جز راست

پاسخ: گزینه 4 درست است.

در این گزینه دو واژه ایهام دارند، نه ایهام تناسب: «چپ» (1-سمت چپ  2- کج‌بین) / «راست» (1- سمت راست  2- درست)

در گزینۀ «1»، «شکر و شیرین»، در گزینۀ «2»، «مدام» و در گزینۀ «3»، «عود» ایهام تناسب دارند.

این مطالب در مورد آرایه ایهام به صورت کامل در دوره آرایه های ادبی آموزش داده شده است. برای ورود به صفحه دوره آرایه های ادبی به لینک زیر مراجعه کنید:

ورود به صفحه دوره آرایه های ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید