و خدایی که در این نزدیکی است…

سلام و عرض ادب و احترام دارم خدمت همه دوستان عزیزم.

امیدوارم که حالتون خوب و خوش و عالی باشه.

خدای خودم رو بسیار سپاسگزارم که به من کمک کرد با شما عزیزان باشم با بخش دیگری از مجموعه فایل های قرآن برای موفقیت!

همون طور که می دونین قرآن برای موفقیت اختصاص داره به شناخت قوانین موفقیت در کتاب قرآن.

می خوایم ببینیم این کتاب که ادعا شده یک کتاب خداییه برای ما چه چیز هایی رو داره که می تونیم ازش در زندگی خودمون استفاده کنیم.

در این قسمت، به سراغ آیات ۶۷ تا ۷۳ سوره بقره خواهیم رفت.

در این آیات، صحبت از بهانه های بنی اسرائیلی میشه.

داستانی که برای ما درس های بسیاری داره.

در ابتدا بریم و این آیات رو با هم ببینیم:

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَهً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ ﴿۶۷﴾

و هنگامى که موسى به قوم خود گفت‏ خدا به شما فرمان مى‏ دهد که ماده گاوى را سر ببرید گفتند آیا ما را به ریشخند مى‏ گیرى گفت پناه مى برم به خدا که [مبادا] از جاهلان باشم (۶۷)

قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنَا مَا هِیَ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَهٌ لَا فَارِضٌ وَلَا بِکْرٌ عَوَانٌ بَیْنَ ذَلِکَ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ ﴿۶۸﴾

گفتند پروردگارت را براى ما بخوان تا بر ما روشن سازد که آن چگونه [گاوى] است گفت وى مى‏ فرماید آن ماده گاوى است نه پیر و نه خردسال [بلکه] میانسالى است بین این دو پس آنچه را [بدان] مامورید به جاى آرید (۶۸)

قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَهٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ ﴿۶۹﴾

گفتند از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن کند که رنگش چگونه است گفت وى مى‏ فرماید آن ماده گاوى است زرد یکدست و خالص که رنگش بینندگان را شاد مى ‏کند (۶۹)

قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنَا مَا هِیَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَیْنَا وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ ﴿۷۰﴾

گفتند از پروردگارت بخواه تا بر ما روشن گرداند که آن چگونه [گاوى] باشد زیرا [چگونگى] این ماده گاو بر ما مشتبه شده و[لى با توضیحات بیشتر تو] ما ان شاء الله حتما هدایت ‏خواهیم شد (۷۰)

قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَهٌ لَا ذَلُولٌ تُثِیرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِی الْحَرْثَ مُسَلَّمَهٌ لَا شِیَهَ فِیهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا کَادُوا یَفْعَلُونَ ﴿۷۱﴾

گفت وى مى‏ فرماید در حقیقت آن ماده گاوى است که نه رام است تا زمین را شخم زند و نه کشتزار را آبیارى کند بى ‏نقص است و هیچ لکه‏ اى در آن نیست گفتند اینک سخن درست آوردى پس آن را سر بریدند و چیزى نمانده بود که نکنند (۷۱)

وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ ﴿۷۲﴾

و چون شخصى را کشتید و در باره او با یکدیگر به ستیزه برخاستید و حال آنکه خدا آنچه را کتمان میکردید آشکار گردانید (۷۲)

فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَلِکَ یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَى وَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۷۳﴾

پس فرمودیم پاره‏ اى از آن [گاو سر بریده را] به آن [مقتول] بزنید [تا زنده شود] این گونه خدا مردگان را زنده مى ‏کند و آیات خود را به شما مى ‏نمایاند باشد که بیندیشید (۷۳)

این داستان خیلی جالبه!

فردی در یک نزاع کشته میشه و بین دو قبیله نزاع های بزرگتری شکل می گیره

که هر کدوم دیگری رو در این قتل محکوم می کنه.

به شکلی که وضعیت در حال تبدیل شدن به یک جنگه.

خداوند به موسی، پیامبر قوم بنی اسرائیل الهام می کنه گاو ماده ای رو بکشید

و بخشی از اون رو به مقتول بزنید تا بیدار بشه و بگه قاتلش کی بوده!

اما قوم بنی اسرائیل شروع کردن به آوردن بهانه بنی اسرائیلی !

هی گفتن اون گاو چطور باید باشه؟

اولش خدا گفت نه پیر باشه و نه جوون. میان سال باشه.

باز گفتن دیگه چطور باید باشه؟

خدا گفت زرد یک دست باشه که بیننده ها با دیدنش شاد بشن.

دوباره گفتن باز از خدا بپرس چطور باید باشه؟

خدا گفت اون قدر رام نباشه که زمین رو شخم بزنه و آبیاری کنه. هیچ لکه ای هم توش نباشه.

این جا دیگه قوم بنی اسرائیل کم آوردن و گفتن باشه انجامش میدیم!

اگه همون اول می پذیرفتن که یه گاو ماده رو سر ببرن،‌ هیچ وقت این قدر کار براشون سخت نمیشد!

اما وقتی این بهانه ها رو میارن، هی کار سخت تر و سخت تر میشه.

در زندگی ما هم بسیار همین طوره.

چه بسیار الهاماتی که به ما می شه برای این که در زندگی تغییراتی رو ایجاد کنیم.

چه در حوزه کاری، چه روابط، چه اجتماعی و چه هر بخش دیگه ای.

اما ما متاسفانه هی پشت گوش میندازیم و برای انجام ندادنش بهانه میاریم.

از این دست بهانه های بنی اسرائیلی در زندگی ما بسیار بالاست.

عادت کردیم برای کار هایی که باید انجامش بدیم، بهانه بیاریم و توجیه کنیم.

شکل جدید این بهانه های بنی اسرائیلی در زندگی ما توجیهاتی هستند که میاریم تا یک کار رو انجام ندیم.

و حواسمون نیست که هر چقدر که بگذره و ما بهانه بیاریم، کار برای ما سخت تر میشه.

اگه واقعا کاری هست که باید انجامش بدیم، شجاعت انجامش رو داشته باشیم و اجازه ندیم چیزی ما رو از انجامش دور کنه.

اگه می دونیم ارتباط داشتن با یک انسان خاص برای ما حاشیه سازه، باید هر چه سریع تر شجاعت حذف اون آدم رو از زندگیمون داشته باشیم.

اگه می دونیم سیگار کشیدن یا به طور کلی استفاده از دخانیات یک کار مضر برای ماست، باید هر طور که هست اون رو همون اول از زندگیمون حذف کنیم.

بیشتر ما کلی کار انجام نداده داریم که برای انجامش بهانه بی اسرائیلی آوردیم!

بیاین از این داستان قرآن یاد بگیریم که کارا و اهدافمونو قبل از این که همه چیز سخت بشه پیگیری کنیم.

امیدوارم از این قسمت قرآن برای موفقیت نهایت استفاده رو کرده باشین.

همه شما عزیزانم رو به الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی می سپارم.

موفق و سربلند و سعادتمند باشید.

خدانگهدار