بررسی داستان موفقیت یوسف پیامبر در قرآن

 

و خدایی که در این نزدیکی است

سلام به همه دوستان عزیزم!

امیدوارم که حالتون خوب باشه.

در این مطلب قصد دارم با شما در مورد یک موضوع پایه ای صحبت کنم که اساس موفقیت همه ماست!

از زمانی که سنم به حدی رسید که تونستم کم و بیش چیز های مختلفی رو بررسی کنم، نسبت به قرآن دید متفاوتی داشتم!

همه ما ها از بچگی به خاطر تلقیناتی که بهمون توسط پدر و مادر و اطرافیان و جامعه میشه،

نسبت به قرآن یک تقدسی قائلیم که این تقدس، مانع تفکر ما در مورد این کتاب میشه

و اتفاقا باعث میشه که این کتاب رو به شکلی باور کنیم که اون طور نیست!

خود خداوند در قرآن بار ها و بار ها می فرماید کسانی که فکر می کنند، ایمان آورندگان اصیل هستند!

در حالی که به ما در جواب سوالاتی که از قرآن داشتیم همیشه گفتن «کار خدا که سوال نداره»

«هر چی بهت میگیم گوش کن!»

«اگه این جوری که ما میگیم فکر نکنی و عمل نکنی، خدا میندازتت توی جهنم!»

و صحبت هایی از این دست که نسل های پی در پی از انسان ها رو در گمراهی و جهالت رها کرده!

اما من به راه دیگه ای رفتم، صحبت های مختلفی رو در مورد قرآن شنیدم و ذهنم رو به یکی دو فرد محدود نکردم!

سعی کردم صحبت همه دیدگاه ها از شیطان پرستان و آتئیست ها گرفته تا مسلمانان و مسیحیان و خداباوران بشنوم!

بعد از شنیدن همه صحبت ها و بررسی قرآن توسط خودم، به این نتیجه رسیدم که فهم گروه های مختلف از قرآن، از واقعیت واقعا به دوره!

قرآن صحبت های متفاوتی داره از اون چیزایی که ما از هر کدوم از این دیدگاه هایی که اسم بردم می شنویم!

در مورد این که چطور به این اعتقاد رسیدم که این کتاب، از جانب خداونده، در مطالب بعدی صحبت می کنم!

در این ویدئویی که در ابتدای همین متن براتون قرار داده شده، در مورد یکی از داستان های قرآن با شما صحبت می کنم.

اون هم داستان یوسف پیامبر هست که تقریبا همه ما ها اون رو می دونیم.

سریال زیبایی هم به همین نام توسط مرحوم فرج الله سلحشور ساخته شد که در زمان خودش بسیار به محبوبیت رسید.

این داستان به صورت کامل در قرآن ذکر شده و خداوند در ابتدای بیان داستان یوسف پیامبر بیان می کنه که ما این داستان رو برای شما خواهیم گفت و البته برای کسانی که سوال می کنند در این داستان عبرت ها و نشانه هایی وجود دارد.

عده ای از افراد بیان می کنن که داستان های قرآن واقعیتی نداره!

البته که واقعیت داشتن داستان یوسف کاملا قابل درکه!

اما حتی اگه فرض کنیم که این ها اسطوره باشن، یعنی واقعیتی نداشته باشن، باز هم از اصل ماجرا چیزی کم نمی کنه!

ما به دنبال گرفتن مفهوم و دلیل بیان داستان یوسف پیامبر هستیم!

به واقعیت داشتن یا نداشتن این داستان کاری نداریم!

خود ما شاهنامه فردوسی رو با دقت و علاقه فراوانی می خونیم و داستان های بسیاری رو ازش یاد می گیریم!

در حالی که می دونیم هیچ کدوم از این داستان ها واقعیتی نداره و اسطوره است!

پس بیاین به جای پرداختن به حاشیه ها و چیزایی که هیچ کمکی به ما نمی کنن، بدون داشتن ذهنیت قبلی به بررسی این داستان بپردازیم.

و چیزایی که از این داستان به درد ما می خوره رو بفهمیم.

حتما ویدئویی که براتون در ابتدای این مطلب قرار دادم رو ببینین.

در این ویدئو به صورت کامل اندک نکاتی رو که تونستم بیان کنم توضیح دادم.

در لابلای توضیحات من هم سکانس هایی از سریال یوسف پیامبر رو بهتون نشون دادم!

و تمام توضیحاتی که از قرآن بهتون میدم همراه با نشون دادن آیات قرآن

با تلاوت بسیار زیبای استاد محمد صدیق المنشاوی هست!

پس با دقت زیاد این ویدئو رو ببینین!

بهتون تضمین می کنم که در داستان یوسف پیامبر ، نکات بسیاری برای رسیدن ما به موفقیت هست!

داستان کسی که از ته چاه، به خداوند خودش ایمانش میاره و حاضر میشه که برای ایمانش هر عملی رو انجام بده!

اون جایی که ارباب خودش که زیبا ترین زن دوران خودش هست، اون رو به سمت خودش فرا می خونه،

یوسف اعراض می کنه و ایمان واقعی خودش رو نشون میده!

و به خاطر ایمانش، به جایگاهی می رسه که هیچ کس باورش نمیشه!

تبدیل میشه به محبوب ترین فرد زمان خودش و عزیزی مصر بهش می رسه!

انصافا، اگه ما داستان یوسف پیامبر رو نمی دونستیم و فقط می فهمیدیم که،

برادران حسود یک پسر زیبا و کوچیک، اون رو به ته چاه انداختن،

شک نکنین که همه ما ها می گفتیم که خدا اون پسر کوچیک رو رحمت کنه!

و هیچ کدوم از ما ها حتی به ذهنشم خطور نمی کرد که ممکنه اون پسر به جایگاه عزیز مصر برسه!

اما این خداست!

به قول خودش که در یکی از آیه های سوره یوسف گفته،

«خدا به کار خودش چیره است ولی مردم نمی دونن!»

واقعا خدا بلده که باید چیکار کنه!

یک پسر بچه رو از دل چاه به رفیع ترین جایگاه ممکن می رسونه!

البته به خاطر ایمانی که اون بچه داشت به این جایگاه رسید!

پس چرا ما نرسیم؟!

چرا ما سعی نمی کنیم که همچین ایمانی رو در خودمون پرورش بدیم تا  به ما کمک کنه که در کارمون، زندگیمون، درسمون، روابطمون و تمام جنبه های زندگیمون پیروز و موفق بشیم؟!

چرا ما به همه عالم و آدم برای موفق شدن رو می زنیم ولی هیچ وقت به خدا ایمان واقعی نداریم؟

منظورم از ایمان واقعی، ایمانیه که عمل رو به همراه داشته باشه، وگرنه خدا خدا کردن بی فایده هیچ تاثیری نداره!

ما باید خدا رو در تک تک لحظات زندگیمون ببینیم و حاضر باشیم بخاطر ایمانمون یه سری کار ها رو انجام ندیم!

و در مقابلش هم یک سری کار ها رو انجام بدیم! ما باید بهای رسیدن به هدف رو بپردازیم!

هدف من از بیان داستان یوسف پیامبر ، این بود که عبرت بگیریم و سعی کنیم قوانین موفقیتی که خداوند وضع کرده رو بهتر بشناسیم!

حتما ویدئوی ابتدای مطلب رو با دقت فراوان ببینین!

خیلی بهتون کمک می کنه!

امیدوارم همه ما از قوانینی که در داستان یوسف پیامبر بیان شد، نهایت استفاده رو ببریم.

در پناه الله یکتا شاد و پیروز و موفق و سربلند باشین!

خدانگهدارتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید